English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (8391 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grand larceny U سرقت عظیم
grand larceny U سرقت اموال پرقیمت
grand larceny U سرقت کبیره
grand larceny U سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
larceny U دستبرد
larceny U سرفت
larceny U دزدی
larceny U سرقت
larceny U تصرف غیرقانونی
petty larceny U دله دزدی
petit larceny U دله دزدی
larceny petty U بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
larceny petty U دزدی کوچک
grand U والا
grand U جدی
grand U مشهور
grand U معروف
grand U بسیار عالی باشکوه
grand U مجلل
grand U بزرگ مهم
grand U هزار دلار
grand U باوقار
grand mal U صرع بزرگ
grand mal U حمله بزرگ صرع
grand mother U مادر بزرگ
grand nephew U نوه برادر یا خواهر
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
grand duke U دوک بزرگ
grand duchy U قلمرو دوک
grand mother U جده
grand duchy U قلمرودوشس
grand inquisitor U رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها
grand niece U نوه برادر یا خواهر
on a grand scale <adv.> U به مقدار زیاد
grand vizier U نخست وزیر
grand vizier U صدراعظم
grand uncle U عموی مادر
grand uncle U عموی پدر
grand uncle U دایی پدر
grand uncle U دایی مادر
grand son U پسر دختر
grand son U پسر پسر
grand parent U جد و جده
grand opera U اپرای عمیق
grand opera U اپرای سنگین
on a grand scale <adv.> U در مقیاس بزرگ
grand duchy U دوک نشین
grand duchess U دوشس بزرگ
grand jury U هیات منصفه عالی
grand jury U هیئت منصفه عالی
grand juries U هیات منصفه عالی
grand juries U هیئت منصفه عالی
grand slam U شلم
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand slams U بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams U شلم
grand slams U توفیق عظیم
grand slams U موفقیت کامل
grand slam U بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam U توفیق عظیم
Grand Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix U مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
grand duchess U زوجه یا بیوه دوک
grand division U مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
grand division U تقسیمات بزرگ طبله
grand daughter U دختر دختر
grand dame U زن با نفوذ
grand dame U بانو
grand conanical U بندادی بزرگ
grand child U نوه
grand aunt U عمه مادری
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
grand father U پدر بزرگ
grand father U جد
grand aunt U خاله پدری
grand aunt U خاله مادری عمه پدری
grand slam U موفقیت کامل
grand touring car U نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
great grand father U جد اعلی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com